مرکز دانلود نوحه و مداحی و کلیپ و ....

عشاق جهان در طلب دیدن یارند... ما در دو جهان عاشق دیدار حسینیم ...ما تکیه به دیوار و در کس ننمودیم ..... عمریست که بر سایه دیوار حسینیم

مرکز دانلود نوحه و مداحی و کلیپ و ....

عشاق جهان در طلب دیدن یارند... ما در دو جهان عاشق دیدار حسینیم ...ما تکیه به دیوار و در کس ننمودیم ..... عمریست که بر سایه دیوار حسینیم

زندگینامه شاعران اهلبیت علیه السلام

استان آذربایجانشرقی : (9)

زندگینامه مرحوم میرزا علی آقا دلخون خیابانی
مرحوم  حاج میرزا علی عطار خیابانی متخلص به دلخون یکی از شعرای با اخلاص و
شیرین زبان شهر تبریز می باشد. دلخون با لعلی و دلریش معاصر بوده و چنان چه
نقل می کنند به ویژه با دلریش دوستی نزدیکی داشته و هجو لعلی در دیوانش که
برای دلریش و دلخون آمده حاکی از این مسئله می باشد. او در حوالی میدان قطب
به شغل عطاری اشتغال داشت و منزلش هم بالاتر از تپلی باغ در کوچه ای که هنوز
به نام دلخون نامیده می شود زندگی میکرده و هیئت عزاداران دلخون که فعلا نیز از
هیئات معتبر شهر به حساب می آید توسط آن شاعر از هیئات محله خیابان جدا شده
و پس از فوت دلخون همان هیئت چند دهه تعطیل شد که بعد ها با سعی و کوشش
فرزندش محسن دلخون دوباره دایر و رونق بیشتری یافت که فعلا در قالب هیئات
 سینه زن عرب و زنجیر زنان (با مداحی حاج محمد علی مونسی) به فعالیت می پردازند.
دلخون پس از عمری خدمت در هیئات حسینی در سال ۱۳۰۵ شمسی به رحمت ایزدی
پیوست و در گورستان آش توکن(محل مدرسه شهید خیابانی) مدفون گردید.

زندگینامه شاعران اهلبیت علیه السلام

استان آذربایجانشرقی : (8)

زندگینامه شاعر اهلبیت : دخیل (آخوند ملا حسین مراغه ای )
نه تاریخ ولادتش را کسی میداند نه وفاتش را !نه تذکره های نامی او برده اند نه سفینه ها اثری از وی
 بر صفحات خود ثبت کرده اند . در شعر معاصرانش نامی از او به میان نیامده و در جنگ ها نیز قطعه
شعری به نام وی نوشته نشده است !!! هر دری که زدیم به رویمان گشوده نشد و به هر منبعی که
مراجعه کردیم نتیجه ای نگرفتیم
حتی وقتی از احفاد و اولادش سراغ احوال و اقوالش را گرفتیم جز بی اطلاعی چیزی دسگیرمان نشد !
 هر چه هست پرده ای از ابهام سر تا سر حیاتش را پوشانده و مماتش را نیز تحت تاثیر قرار داده است !
در حالیکه رلال شعرش از همان آغاز در جویبار زمان جاری است و زینت بخش مجالس عزاداری .
کمتر مداحی است که شعرش را نداند و با سوز و گداز عارفانه در مساجد و تکایا نخواند .
 
آنچه انسان را به تفکر وا میدارد و در واقع ذهن را بر می آشوبد این است که چگونه شاعری با این همه
استعداد و ابتکار با این همه دایره ی نفوذ و بالاتر از همه با این همه عشق و علاقه و دلبستگی که به
خاندان پیامبر را دارد و شعر او را تا این حد از علایق مذهبی و احساسات عاطفی بر خوردار کرده چگونه
این چنین غریب و ناشناخته مانده است ؟؟؟؟
آری سخن از دخیل مراغه ای است ملا حسین دخیل مراغه ای شاعر و مرثیه گوی آذربایجان و مداح اهلبیت
که تاثیر شعرش در شعر رثانی برداشته شده و شعرایی همچون اشراق (میر مراغه ای ) و دیگران در این نوع
شعر کوشش هائی به عمل آورده اند ولی شیوه شعر دخیل به گونه ای دیگر است و متفاوت با شعر همه
کسانی که قبل از او پای به میدان شعر رثانی نهاده اند .
 
شاعری که نسخه های شعر او تا 200 تا 250 سال قبل بر میگردد ...
 
بنا به قولی شعرای قرن سیزدهم هجری بوده وادبیات نوحه ترکی را به حالتی مدوّن و نظام مند درآورد،
دخیل به شاعر مقتل‌نویس معروف است چون یک مقتل شش جلدی به صورت نظم و نثر نوشته است.
 
این مجموعه مشتمل بر وقایع کربلا و بزبان ترکی در شش جلد مکرر در تبریز چاپ شده است.
و یک اثر واقعا ارزشمند برای ارادتمندان اهل بیت میباشد
 نمونه ای از اشعارش
 
باش وئرن من، باش کسن سن، قیل و قال ائتمک نه‌چون
 
بیر نفر مظلومو اؤلدورمکده بو غوغا نه‌دیر
 
ایندی یئل طوفان ائدر، توز تورپاغی ائیلر کفن
 
یار کویوندا شهیده خلعت دیبا نه‌دیر
 
 
سلطان کربلا

باشدان سینیب سفینه عمان کربلا
باشدان آشیب تلاطم طوفان کربلا
مین دوقوزیوز یارادان آخیردی قان
دریایه دوندو عرصه میدان کربلا
غم عالمی باسیبدی کی قانه اولبدو غرق
 سکان عرش کرسی ایوان کربلا
گوزدن گلیر همیشه یانان قلبدن گلاب
چون دوست گویولدورگل بستان کربلا
 نان و طعام وئرمه دیلر چون سو ایستدی
جان وئردی العطش دئدی مهمان کربلا
وئردی ال اوسته بارماغی بارماقدا خاتمی
ختم ائیله ییب سخاوتی سلطان کربلا
ارکان عرشه رعشه سالیب بانگ العطش
 بیردن وئرنده سس سسه طفلان کربلا
سسلندیلر سویاندا مدینه خانملاری
نه قورخولو چول اولدو بیابان کربلا
جان وئردی کربلاده وئریب کربلایه جان
خون حسین (ع) دوباره اولوب جان کربلا
جان واردی کربلاده بودور جانلی شاهیدیم
خاک شفای مرقد سلطان کربلا
 گل گل دوروبدو قانلار عجب گوللری آچیب
جبریل اولوبدو مرغ نواخوان کربلا
 بیر خار اوخ کیمی یئتیشیب گول بوداقینه
 آغلا همیشه غنچه خندان کربلا
اوخلار یاغیب یاغیش کیمی اولدو باهار خزان
 سو وئردی گولشنه سولو پیکان کربلا
قربان اگر بودور کی کسیلدی گرگ منی
قربانلاری اوزو اولا قربان کربلا
 
حضرت عباس (ع) بو حالی گورنده نئیله دی ؟

کی ای شهنشه روز جزا سلام علیک
 پناه عترت شیر خدا سلام علیک
 سلام اولا سنه ای سید جنان قارداش
سلام اولا سنه ای گوللری سولان قارداش
عطش هجوم ائله ییب تشنه لبدیر اطفالین
وئریر سو سوزدان عیالین تمام جان قارداش
کباب اولوب جگریم زینبین صداسیندان
یوووقدو روحیم ائده ترک آشیان قارداش

زندگینامه شاعران اهلبیت علیه السلام

استان آذربایجانشرقی : (7)

زندگینامه مرحوم حاج عبدالرحیم شباهنگ متخلص به هندی از شعرای مرثیه سرای تبریز
از جمله شاعران ترکی زبان قرن اخیر که حقا از مفاخر ادبی آذربایجان بوده و دارای
ذوق قوی و قریحه سرشار و اطلاعات کافی بود یکی هم مرحوم آقای عبدالرحیم شباهنگ
متخلص به هندی است که به علت اجتناب از خود نمائی که مبادا خدمات ارزنده اش در
آستان حضرت ابی عبدالله بی شائبه نگردد در حال حیات اجازهء چاپ آثارش را نمیداد و
 و هر وقت پیشنهاد چاپ اشعارشان میشد میگفتند من قربه الی الله و بنام خدمتبه هدف
مظلوم کربلا شعری نوشته ام ٫ بدست هر کس میرسد میخواند و احتیاجی به چاپ آنها
نمی بینم. مرحوم هندی در تبریز دیده به جهان گشوده و در اواسط عمر مدتی در استانبول
با اشتغال تجارت اقامت گزیده و سپس در تهران رحل اقامت افکنده و ساکن آندیار شده اند
و تقریبا هر سال برای صله ارحام و دیدار دوستان سفری به تبریز میکرده و در اجتماع ادب
دوستان تبریز شرکت کرده و بر صفای آنها می افزودند تا بالاخره در سال ۱۳۸۷ هجری قمری
بعد از ۱۰۰ تا ۱۰۲ سال عمر پر برکت سر به خاک تیره کشیده و دار فانی را وداع گفتند.
خداوند غریق رحمتشان کند.   
منبع:دیوان هندی

زندگینامه شاعران اهلبیت علیه السلام

استان آذربایجانشرقی : (6 )

بی شک یکی از تابناک ترین ستارگان سپهر مدیحت و مرثیه آذری در نضج و پرورش شعر عاشورائی ترکی مرحوم عبدالعظیم امیرذهنی است . او خلف شاعر توانمند این عرصه مرحوم اصغر ذهنی است که در کتاب دانشمندان آذربایجان شرح حالش رفته و او را می توان بدون اغراق از ستون های قائمه ی خیمه ی شعر رثایی دانست .

مرحوم ذهنی زاده به تقویم خورشیدی در سال 1274 در شهر تبریز محلّه ی قدیمی چوستدوزان متولّد شد که پدرش او را عبدالعظیم نام نهاد . شاعر در دامان پر مهر و ادبی پدر بزرگوارش رشد و نمو می کند و به اعتبار استعداد و قریحه ی ذاتیش و روح لطیف و ولائیش و تابش انوار قدسی بر قلبش قدم در عرصه ی ادبیّات شعر رثایی می گذارد و چنان در این طیّ طریق توفیق دارد که مراحل طلب ، معرفت ، استغنا ، توحید ، حیرت و فقر را پیموده و به پیشگاه سیمرغ مشرّف می شود و در محضرش فنا فی الله است و سعادت دنیا و قیض عقبی نصیبش می شود .

خلوص نیّتیله چنگ ویر بو دامانه      آپار سعادت دنیا و فیض عقبانی

پختگی کلام و ترسیم تابلوهای هنری زیبا و گویا از واقعه ی کربلا و تجسّم هنرمندانه ی تاریخ عاشورا و خلق شاهکارهای ماندگار ادبی در آئینه ی خیال پردازی و نقش آفرینی بر بال اندیشه بگونه ای دقیق که خللی بر اصلیّت موضوع و تاریخ راستین قیام حضرت سیّدالشّهدا وارد نکند و این خیال پردازی دست خوش تعریف و انحراف و اغراق نگردد ، از مشخصه های بارز شعر مرحوم ذهنی زاده است ، تا جائیکه تحسین هر اهل ذوق و هنری را در این وادی برانگیخته است و کمتر خیال پردازی توانسته به این قلّه ی رفیع صعود کرده و آن را فتح نماید از این روست تاثیری بس شگرف و ماندگار بر دل هر اهل دل و شنونده ای می گذارد . بدین جهت او در خلق وقایع منظوم تاریخ کربلا از استادان مسلّم شمرده می شود . سخن او استوار و متین و مقرون به موازین فصاحت و بلاغت و در عین حال پر معنی و پر از مضمون های دقیق و فکرهای باریک و خیال های لطیف می باشد (تخلّص) :

ذهنی یارادیر نوحه ده هنگامه ی اخلاص     امّیدیله آلمیش الینه خامه ی اخلاص

یازمیش نه گوزل طرز بیله نامه ی اخلاص     هر کلمه سی مین راز دلیمدن خبر ایلر

اعماق دل اهل دله چوخ اثر ایلر

مرحوم ذهنی زاده مخصوصا در تمثیل و خیال پردازی شاعرانه ید بیضا می نماید و کمتر شعر اوست که از صنایع ادبی نظیر : کنایه ، مراعات النّظیر ، ایهام ، لفّ و نشر ، جناس ، تلمیح ، مطابقه ، حسن طلب ، تنسیق الصفات و سایر صنایع ادبی بی بهره باشد. برای تنویر مطلب و روشن شدن سخن و ذکر مصادیق عینی برای مطالب آمده به چند نمونه اشاره می شود:

اینها تنها چند نمونه کوچک بکار برده شده در اشعار سراسر مملوّ از صنایع بدیع ادبی مرحوم ذهنی زاده است که ذکر گردید . او در میان هم عصران خود وسواس عجیب و دقیق نسبت به این صنایع و عروض و قافیه ی اشعارش داشته و بدین جهت برخی دل سروده هایش را چندین بار ویرایش نموده و از روی مناعت طبع و بزرگواری خود که داشت نسخ مختلف آن را در دست پیش کسوتان و بزرگان قرار داده که هم خوانی ندارد و آن ها را چندین بار بازبینی نموده است .

 نگارنده بر این باور است ، سبک ویژه و خاصّ ذهنی زاده و نوآوری و ترسیم وقایع تاریخ کربلا در تابلور خیال و اندیشه ی وی بگونه ای منحصر بفرد و استثنایی است که کسی را یارای همراهی و همپایی با او نیست و کمیت طبع بیشتر شاعران ذی سبک و صاحب قلم و صاحب نامی در این عرصه لنگ است و فضا بر آنها تنگ .

او در دوره ای طبع آزمایی می کند که عرصه ی جولانگاه شاعران قدر قدرت و قوی شوکتی چون مرحومین حسینی (سعدی زمان) ، هندی (شباهنگ)، شانی ، عاصی ، طوری ، صحّاف ، صابر، زایر ، ذوقی ، نجمی ، حافظی و ... است که هر یک به تنهایی استادی مسلّم و شاعری چیره دست و تواناست و در صف شعرای عاشورایی جزو نادران دورانند و نوابغ زمان ، ولی مرحوم ذهنی زاده در این میان به پشتوانه ی سحر قلمش و سرّ سخنش و ثبات قدمش یکّه تاز میدان بلیغ و وسیع سخن است و نوک قلمش در ریز است و مشک بیز و رایحه ی شعرش چنان در وادی ادب پیچیده که مشام هر جویای شمیمی را می نوازد .

چنان رابطه ی مستحکم و استوار مابین شاعر و اهلبیت (ع) برقرار است که در عسر و یسر ، هرج و فرج هرگز رهایش نمی کنند و این رابطه را نمی گسلند تا آنجا ذکه شاعر را به یقین می رسانند که مورد توجه خاصّ آنهاست و همیشه وی را زیر سایه ی الطاف خود به آرامش می رسانند .

پایه ی تعبّد و ایمان و شب زنده داری و عبودیّت شاعر به اندازه ای بودکه از پدربزرگ رضاعی نگارنده – مرحوم حاج میرعبدالحمید زعفرانچیلر – که سالیان دراز در همسایگی مرحوم ذهنی زاده زندگی می کرد چنین نقل است که :

«پنجره ای کوچک مشرف بخانه ی ما بودکه اتاق شخصی مرحوم ذهنی زاده بود که تا طلوع فجر شب زنده دار بود و صدای عبادت و مناجات وی شنیده می شد و در محراب عبادت با جانان خویش راز و نیازی موثّر و سوزناک داشت»

زندگینامه شاعران اهلبیت علیه السلام


استان آذربایجانشرقی : (5)

زندگینامه شاعر اهل بیت : مرحوم محمد حسین جنتی مقام متخلص به صحاف تبریزی
مرحوم  صحاف  در  سال 1290 شمسی در شهر تبریز  بدنیا   آمد  دوران  کودکی  را   در
مکتبخانه های   معروف    تبریز  به  آموختن  ادبیات  کلاسیک پرداخت در محضر  حضرات
آیات عظام:شهیدی و خطیبی و استادانی همچون:  اسماعیل  امیرخیزی حسن امید و
صفوت .
در سن 14سالگی به سرودن شعر  پرداخت  به طوری  که  در  اندک  زمانی  استعداد وی
مورد اعجاب عموم قرارگرفت. علاقه زیادی که وی به  اهل بیت و  امام  حسین (ع)داشت
موجب شد  واقعه   جانسوز   کربلا  را   به  اشعار  کشید  و اولین  کتاب  خود  را   با  نام:
کوکب المصائب به همت مرحوم نوبهار انتشار  داد که  بی   اندازه  مورد  توجه  و استقبال
عموم قرار گرفت.  سپس به نشر کتبی  مانند :   گلشن شهداء  و دهه عاشورا و رهروان  
حقیقت با مقدمه مرحوم استاد شهریار پرداخت  و در اندک  زمانی این کتابها نیز نایاب شد.
مرحوم  صحاف  عمر پربرکت  خود را  در راه  ترویج   اسلام  و  اهل  بیت  سپری نمود و در
سال 1362 شمسی به سرای جاوید  شتافت.
پیکر مطهر وی با شکوه و جلال از سوی مردم تبریز   تشییع  و در قبرستان ستارخان منطقه
سرخاب تبریز به خاک سپرده شد. برادرانش مرحوم آقای حاج حسن قمری بنیانگذار کتابخانه    
فردوسی و جناب سرهنگ دکتر بزمی جراح نامدار  آذربایجان  بوده  و  تنها  فرزند ذ کور ایشان
آقای  احد صحاف یادگار وی  می باشد.
نویسنده:رحیم سهرابی

منبع اصلی: کتاب گلشن شهداء –انتشارات فخر آذر تبریز –چاپ دوم سال 1388 ه.ش